دوچرخه سواری که مدت بیست سال است برای تامین امرار معاش زندگی خود همه روزه از منزل همرکاب دریاچه زریبار خواهد شد.
همرکاب بازاری ” عثمان نصیری “سالهاست که در دریاچه زریبار مشغول به چایی فروشی است. این همرکاب بازاری متاهل میباشد و روزانه وسایلهای خود را با دوچرخه ” از منزل تا دریاچه زریبار ” حمل میکند که به گفته ی او مدت بیست سالی است همه روزه با دوچرخه از منزل تا محل کار خود ” دریاچه زریبار” جهت کسب امرار معاش خانواده همرکاب میشود . كه در این مدت هیچگاه از این وسیله ی “نقلیه” بیزار نشده و دوچرخه تنها وسیله ای بوده برای حمل و نقل در حومه ی شهر مورد استفاده قرار داده است. تابحال هیچ علاقه ای به استفاده و راندن اتومبیل و موتورسیکلت نداشته که بر همین اساس بارها برای چکاب سلامتی خود به دکتر و آزمایشگاههای تخصصی مراجعه نموده و جای خوشحالیست از لحاظ وضعیت سلامت ” جسمی و روان ” تابه امروز فاقد مشکل بوده . همرکاب بازاری ” عثمان نصیری ” خاطر نشان کرد که من علاوه بر روزهای کاری خود نیز در میان هفته از دوچرخه بعنوان تفریح بهره ور خواهم شد و دور دریاچه و روستاهای بخش خاومیرآباد را با آن رکاب خواهم زد . هدف از این فعالیت در برنامه ی کاری خود تنها بعنوان کسب سلامت جسم و روان و تامین هوای پاک برای استشمام همگان میباشد . شایان ذکر است که زادگاه من روستای “سیف علیا “از توابع بخش خاومیرآباد شهرستان مریوان است . در این مدت که فصل برداشت انگور میباشد . هر هفته به روستای خود با دوچرخه باز خواهم گشت و یک الی دو جعبه انگور را از باغ پدریم بر روی دوچرخه بسته و تا محل زندگی خود که در شهر مریوان ساکن هستم ، حمل مینمایم.
یادگیری دوچرخه با دیدگاهی دور از مادیات !
در فضای کار خود که دریاچه زریبار میباشد فضای زیادی برای پیاده روی وجود دارد و سالانه مهمانان زیادی از شهرهای بزرگ کشور به زریبار دیدن خواهند کرد تابحال با مهمانانی که در زریبار آشنا شدم از علاقه و استفاده ی من نسبت به دوچرخه تعجب زده شده اند و مرا به ادامه ی استفاده از این وسیله که برای حفظ سلامت و تامین هوای پاک است ترغیب نموده اند . بارها در فضای کاری خود دوچرخه سواری را به دیگران آموزش داده ام که بعد از آموزش و فراگیری آن به من پاداش مالی نیز اعطا میشد اما بنده قبول نمیکردم . در این آخرها از استان خوزستان شهر اهواز با یک آقایی در همان فضای کار خود آشنا شدم با نگاهی به دوچرخه ام خیره شد و گفت شما با همین دوچرخه وسایلها را حمل میکنی ؟ من هم در جواب گفتم بله مگه اشکالی داره ؟ در جواب خنده ای کرد و گفت ؛ من خیلی به شما افتخار میکنم که زندگی ات را به وسیله ی این دوچرخه خواهی چرخاند ! بعد از کلی گپ زدن در مورد دوچرخه سواری در پایان صحبت ها گفت ” من دوچرخه سواری بلد نیستم میخواهم یاد بگیرم به من آموزش خواهی داد؟ ” من هم گفتم البته با کمال میل در خدمتم ! مرد اهوازی را بعد از ۲ روز آموزش دادم .که بعد از فراگیری دوچرخه سواری بسیار رضایتمند بود ، خواست پولی را به مبلغ یک میلیون تومان به عنوان پاداش به من تقدیم کند. باز من قبول نکردم و گفتم که آموزش بنده در قبال پول و مادیات نبود، شما از من درخواست کردید که دوچرخه سواری یادتان دهم و آموزش دادم ، کار من آموزش دوچرخه سواری نیست بلکه تامین سلامت انسانها از این راه و بدین وسیله است عثمان علاوه بر آموزش دوچرخه سواری در فضای دریاچه نیز در شهر و زادگاه خود کسانی دیگری را در این راستا بصورت خودجوش آموزش داده است. امروزه افرادهای اندکی مانند ” عثمان نصیری “ پیدا میشوند و بصورت خودجوش و انسانی در این زمینه فعالیت کنند. عثمان دوست دارد که جامعه دور از ” کم تحرکی ، آلودگی هوا و بیماریهای جسمی و روان ” باشد . او بر آن باور است که فرهنگ استفاده از دوچرخه میتواند ” محیط زیست سالم و سلامت جسم و روان ” را برای همگان تامین و پوشش دهد.
